داستان کوتاه شب قدر
داستان کوتاه شب قدر نویسنده:حمید درکی داستانهای نازخاتون شب قـدر همه چیز آروم بود و انگار خواب عمیقی کل
داستان کوتاه شب قدر نویسنده:حمید درکی داستانهای نازخاتون شب قـدر همه چیز آروم بود و انگار خواب عمیقی کل
رمان آنلاین جیران قسمت سی و پنج لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_سی_پنجم رقعه را برداشته در
رمان آنلاین جیران قسمت سی و یک لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_سی_یکم چند روزى گذشت و
رمان آنلاین جیران قسمت بیستم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_بیستم آغااحمد لبخندى زده گفت نوّاب علیّه
رمان آنلاین جیران قسمت سیزدهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_سیزدهم تنگ و گیلاس شربت را در
رمان آنلاین جیران قسمت دوازدهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_دوازدهم وحشت زده چشمانم را بستم نفس داغى به
رمان آنلاین جیران قسمت دهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_دهم مهدعلیا که شاهد صحنه بود جلو
رمان آنلاین جیران قسمت نهم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_نهم صداى مهدعلیا برخاست که با عتاب
رمان آنلاین جیران قسمت ششم لطف الله ترقی داستانهای نازخاتون: #قصه_جیران #قسمت_ششم همین که وارد اتاق شدم قبله
رمان آنلاین زمستان بی بهار قسمت سی و یک ابراهیم یونسی داستانهای نازخاتون مادر بزرگ می گوید:« زیاد آنجا
برای “آدمها”
چه آنها که برایت “عزیزترند”
چه آنها که فقط “دوستند”
خاطره های “خوب” بساز
آنقدر برایشان “خوب” باش که اگر روزی هرچه بود “گذاشتی” و “رفتی”
در “کنج قلبشان” جایی برایت باشد
تا هر از گاهی بگویند: “کاش بود”
هر از گاهی دست دراز کنند و بخواهند “باشی”
هر از گاهی “دلتنگ” بودنت شوند
می دانم “سخت” است ولی تو “خوب باش”
یک جرعه حال خوب مهمان نازخاتون باشید
ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
استفاده از مطالب سایت نازخاتون فقط با لینک به سایت و ذکر نام نازخاتون مجاز می باشد